سوریه از فاز نظامی تا راه‌حل سیاسی

غرب به نوعی در مقابل بحران سوریه در حال تسلیم شدن و تن دادن به راه‌حل سیاسی است. البته در این مسیر نیز غرب همچنان کج‌دارومریز حرکت می‌کند و هنوز هم نیم‌نگاهی به مخالفان مسلحی که توان خود را از دست داده‌اند دارد.


بیش از دو سال از آغاز بحران در سوریه می‌گذرد. در این مدت، کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به انحای مختلف در امور داخلی سوریه وارد شده‌اند. این کشورها از یک سو به ارسال انواع سلاح‌ها به داخل سوریه برای مخالفین اقدام می‌کردند و از سوی دیگر، تروریست‌های زیادی از کشورهای مختلف را عازم سوریه کردند. اما با این وجود، دولت سوریه همچنان به اعمال حاکمیت در تمام مناطق کشور پرداخته و در بسیاری از موارد توانسته است اقدام به پاک‌سازی مناطق مختلف این کشور کند.

در این نوشتار، ابتدا نگاهی به اقدامات کشورهای خارجی در سوریه و چگونگی شکست تلاش‌های نظامی آن‌ها داریم و در ادامه، دلایل تسلیم شدن غرب در برابر راه‌حل سیاسی برای حل بحران سوریه را بررسی می‌‌کنیم.
 
آنچه بر سوریه گذشت
 
بعد از بحرانی شدن اوضاع در سوریه، کوفی عنان به عنوان نماینده‌ی سازمان ملل در امور سوریه انتخاب شد. عنان پس از بررسی تحولات میدانی و سفرهای دیپلماتیک و رایزنی‌های زیاد، طرح شش‌ماده‌ای معروف خود را ارائه داد. آتش‌بس میان طرف‌های درگیر در سوریه، گفت‌وگو میان دولت و معترضان، آزادی فعالیت احزاب و رسانه‌ها، برگزاری انتخابات آزاد و رقابتی و اصلاح قانون اساسی، مهم‌ترین بندهای این طرح بودند.
 
بعد از ارائه‌ی این طرح، نشست «گروه اقدام برای سوریه» در تیرماه 91 در ژنو برگزار شد و بر سر تشکیل دولت انتقالی بی‌طرف در سوریه توافق حاصل شد؛ اما شرایط پیچیده‌تر از آن بود که از طریق این نشست‌ها بحران خاتمه یابد.
 
با وجود تلاش‌های زیاد کوفی عنان، پیشرفتی در حل بحران سوریه حاصل نشد و وی به ناچار، جای خود را به اخضر الابراهیمی داد. به نظر می‌رسد که مأموریت عنان بیشتر یک ژست سیاسی از طرف غرب و سازمان ملل بود؛ چرا که با همین ژست، زمینه‌ی دخالت نظامی در سوریه فراهم شدو به بهانه‌ی عدم همکاری دولت سوریه، مخالفان روزبه‌روز مسلح‌تر می‌شدند. غربی‌ها با انتخاب مأمور ویژه برای حل سیاسی بحران سوریه، از یک طرف و و از سوی دیگر، با تسلیح و تجهیز مخالفان طرح «پلیس خوب‌ ـ پلیس بد» را در مورد سوریه به مدت بیش از یک سال است که اجرا می‌کنند.
 
در میان کشورهای غربی، فرانسه و انگلیس به عنوان سردمدار کمک نظامی به مخالفان سوریه شناخته می‌شوند و با وجود آنکه در مقاطعی اتحادیه‌ی اروپا کمک نظامی به مخالفان را تحریم کرد، اما این دو کشور همچنان کمک‌های خود را به سوریه ارسال می‌کنند. آمریکا نیز کمک‌های خود را در پوشش غیرنظامی و تحت عنوان کمک‌های «انسان‌دوستانه» ارسال می‌کند. در این میان اما دیگر کشورهای منطقه‌ای به صورت کاملاً علنی و در حجم بالا، کمک‌های نظامی خود را به دست مخالفان سوریه می‌رساندند. قطر یکی از فعال‌ترین کشورهای عربی منطقه در ارسال این گونه کمک‌هاست.
 
مجله فایننشنال‌ تایمز، طی گزارشی، کشور قطر را مهم‌ترین حامی شورشیان مستقر در سوریه معرفی نمود. این مجله در گزارشی عنوان کرد: «دولت کوچک، ولی ثروتمند قطر مبلغ سه میلیارد دلار از دو سال گذشته تا کنون در حمایت از شورشیان سوریه هزینه کرده است. این مبلغ به اشاره‌ی عربستان سعودی، حامی اصلی مسلح کردن شورشیان، به معارضین سوریه اختصاص یافت.» در مصاحبه‌های اخیر فایننشنال‌ تایمز با رهبران مخالف داخل و خارج سوریه، آن‌ها نیز به نقش تأثیرگذار قطر در منازعه‌ی سوریه اشاره کرده‌اند. در سپتامبر سال 2012 نیز عنوان شد که بسیاری از شورشیان سوریه در حلب، ماهی 150 دلار از قطر دریافت می‌کرده‌اند.
فایننشنال ‌تایمز هم چنین اعلام کرد: «طبق گزارش مؤسسه‌ی تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم، که به جمع‌آوری آمارهای تسلیحاتی و مبادلات آن‌ها می‌پردازد، اکثر تسلیحات واردشده به سوریه، توسط قطر سفارش داده شده است. قطر بیش از هفتاد محموله‌ی نظامی را در فاصله‌ی زمانی آوریل 2012 تا مارس همان سال، از خاک ترکیه وارد سوریه کرده است.»[i]
 
ارتش سوریه در حال حاضر مواضع اصلی شورشیان را پاک‌سازی کرده است و اکنون بیشتر درگیری‌ها در استان حمص و به ویژه شهر القصیر صورت می‌گیرد. این دو شهر، هم برای شورشیان و هم برای ارتش سوریه منطقه‌ای استراتژیک محسوب می‌شود. طبق اطلاعات شبکه‌ی المیادین، یک‌شنبه، 29 اردیبهشت 92، ارتش توانسته است تا میدان مرکزی القصیر پیشروی کند و ساختمان شهرداری این شهر را در دست بگیرد.
 
عربستان و ترکیه نیز با ارسال محموله‌های مختلف به سوریه، در برافروخته شدن جنگ داخلی در این کشور نقش فعالی ایفا کرده‌اند. جبهه‌ی غربی‌عربی تمام تلاش خود را برای سقوط دولت سوریه به کار بسته و در این راه از هیچ کاری دریغ نکرده است. آن‌ها همچنین در اقدامی که بیشتر تبلیغاتی به نظر می‌رسد، گروهک تروریستی النصره را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دادند، در صورتی که این گروه با کمک‌های مالی و نظامی همین کشورها رشد و نمو پیدا کرده و در سوریه به کشتار مشغول است. این جبهه از ابتدای بحران سوریه نیک دریافته بود در صورتی که برنامه و نقشه‌ای برای محور مقاومت بخواهد اجرا شود، بحران سوریه فرصتی طلایی است. لذا با تمام توان خود وارد کارزار شده است.
 
البته آمریکا این بار بر خلاف تجربه‌ی عراق و افغانستان و حتی لیبی، از تاکتیک «روش‌های مسالمت‌جویانه» استفاده می‌نماید و خود را طرفدار راه‌حل سیاسی در سوریه معرفی می‌کند و مسئولیت دخالت نظامی را نیز به متحدین خود در منطقه واگذار کرده است.
 
بر اساس اطلاعات روزنامه‌ی نیویورک تایمز، سال گذشته‌ی میلادی، دولت‌های عربی و ترکیه با پشتیبانی سیا، 3500 تن سلاح در اختیار مخالفان سوریه قرار داده‌اند. بر اساس این اطلاعات، میزان ورود اسلحه از طریق فرودگاه‌های کشورهای همسایه برای ارسال به مخالفان اسد، در ماه‌های پایانی سال 2012 به شدت افزایش یافته است؛ به گونه‌ای که فقط در فصل پاییز گذشته، بیش از 160 پرواز به عربستان، اردن، قطر و ترکیه انجام شده است. بیشتر این سلاح‌ها وارد فرودگاه اسنبوگا، در نزدیکی آنکارا، پایتخت ترکیه و فرودگاه امان در اردن شده و از آنجا به سوریه، برای رسیدن به دست مخالفان، ارسال شده است. نقشه‌ی زیر خطوط ارسال سلاح به مخالفان سوریه را به خوبی تبیین می‌کند.


با تمام این اقدامات، تروریست‌های مستقر در سوریه، در مقابل ارتش منظم و یک‌پارچه‌ی این کشور پیروزی چشمگیری به دست نیاوردند. ارتش اسد در مدت دو سال، کمتر از ده درصد ریزش داشته و بعد از هر حمله‌ای، به سرعت خود را بازسازی کرده است و شناسایی پی‌درپی مواضع جدید تروریست‌ها و پاک‌سازی مناطق مختلف، یکی از دلایل چنین ادعایی می‌تواند باشد.
 
ارتش سوریه در حال حاضر مواضع اصلی شورشیان را پاک‌سازی کرده است و اکنون بیشتر درگیری‌ها در استان حمص و به ویژه شهر القصیر صورت می‌گیرد. این دو شهر، هم برای شورشیان و هم برای ارتش سوریه، منطقه‌ای استراتژیک محسوب می‌شود. چند روز پیش، رسانه‌های مختلف از تصرف بخش زیادی از این شهر به دست ارتش سوریه خبر دادند. طبق اطلاعات شبکه‌ی المیادین، در روز یک‌شنبه، 29 اردیبهشت 92، ارتش توانسته است تا میدان مرکزی القصیر پیشروی کند و ساختمان شهرداری این شهر را در دست بگیرد.[iii]
 
با وجود تلاش‌های زیاد کوفی عنان، پیشرفتی در حل بحران سوریه حاصل نشد و وی به ناچار، جای خود را به اخضر الابراهیمی داد. به نظر می‌رسد که مأموریت عنان بیشتر یک ژست سیاسی از طرف غرب و سازمان ملل بود؛ چرا که با همین ژست، زمینه‌ی دخالت نظامی در سوریه فراهم شد و به بهانه‌ی عدم همکاری دولت سوریه، مخالفان روزبه‌روز مسلح‌تر می‌شدند.
 
حتی سایت و شبکه‌ی تلویزیونی الجزیره نیز نتوانست از این مسئله چشم‌پوشی کند. نحوه‌ی اعتراف این شبکه‌ی تلویزیونی نیز در نوع خود جالب است. در خبر الجزیره آمده است: مخالفین در شش ماه گذشته، نتوانسته‌اند پیشروی داشته باشند! با توجه به تحولات میدانی سوریه، می‌توان گفت سیر نزولی و تضعیف مخالفان از ماه‌ها قبل شروع شده و به همان نسبت، ارتش سوریه باانگیزه‌تر و مصمم‌تر شده است.
 
وقتی غربی‌ها در تحقق سناریوی تسلیح و تجهیز مخالفان برای سقوط دولت سوریه موفق نشدند، سناریوی دیگری را به مرحله‌ی اجرا گذاشتند و آن چیزی نبود جز حمله‌ی محدود اسرائیل به سوریه. اگرچه اسرائیل علت حمله را نابودی کاروان ارسال سلاح به حزب‌الله عنوان کرد، اما واقعیت این است که بعد از پیشروی‌های ارتش و شکست‌های پی‌درپی شورشیان، غربی‌ها سعی کردند با هدف برقراری توازن و در راستای روحیه‌بخشی به ارتش آزاد، حمله‌ای هرچند محدود به دمشق داشته باشند.
 
اما بر خلاف پیش‌بینی مقامات اسرائیلی و غربی، پاسخ اسد بسیار قاطعانه بود. وی اعلام کرد از این پس بلندی‌های جولان، که در سال 1967 توسط اسرائیل اشغال شده است، دیگر مرزهای امن نخواهند بود و سوریه برای بازپس‌گیری این بلندی‌ها در کوتاه‌مدت اقدام خواهد کرد. بلافاصله سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، نیز از این اقدام و تصمیم اسد حمایت کرد. روسیه نیز نسبت به تکرار چنین حملاتی به اسرائیل هشدار داد.
 
آغاز راه‌حل سیاسی
 
با شکست سناریوهای مختلف، گزینه‌ای که در حال حاضر در رسانه‌ها و محافل سیاسی و دیپلماتیک در مورد سوریه مطرح می‌شود راه‌حل سیاسی است. جان کری، وزیر امور خارجه‌ی آمریکا، در سفر اخیرش به مسکو، از توافق آمریکا و روسیه بر راه‌حل سیاسی در مورد سوریه خبر داد و اعلام کرد در ماه آینده، نشستی با حضور دولت و مخالفان سوریه برای رسیدن به یک توافق در جهت حل بحران سوریه برگزار خواهد شد.
 
راه‌حل سیاسی گزینه‌ای است که ایران و روسیه از شروع بحران در این کشور، بر آن تأکید داشتند، اما غربی‌ها در این مورد کج‌دارومریز حرکت می‌کردند و بیشتر به راه‌حل نظامی متمایل بودند. بحران سوریه را می‌توان به نوعی عرصه‌ی زورآزمایی دخالت نظامی یا راه‌حل مسالمت‌آمیز دانست که گذشت زمان نشان داد دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه به عمیق‌تر شدن بحران نیز می‌انجامد.
 
نمونه‌ی عینی و واضح این امر عراق است که بعد از دخالت آمریکا نه تنها دمکراسی باثباتی در این کشور ایجاد نشد، بلکه زمینه برای درگیری‌های قومی و طرح‌های تجزیه‌طلبانه در این کشور نیز مهیا شد. بنابراین غرب به نوعی در مقابل بحران سوریه در حال تسلیم شدن و تن دادن به راه‌حل سیاسی است. البته در این مسیر نیز غرب همچنان کج‌دارومریز حرکت می‌کند و هنوز هم نیم‌نگاهی به مخالفان مسلحی که توان خود را از دست داده‌اند دارد؛ اما به خوبی می‌داند که با توجه به وجود ارتش منسجم سوریه و اختلافات داخلی زیاد مخالفان با یکدیگر، نمی‌توان انتظار موفقیت و پیشروی جدیدی را از این گروه‌ها داشت و برای حفظ وجهه‌ی بین‌المللی خود، باید به ناچار به میز مذاکره مراجعه کنند.(*)
 
پی‌نوشت‌ها:

[i] http://english.moqawama.org/essaydetails.php?eid=23141&cid=274
 
[ii] http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1914451/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87+%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2+%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86+%D8%A7%D8%B3%D8%AF+%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7+%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%A8+.html
 
[iii] http://www.mepanorama.com/289342/%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%8A%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%8A%D8%B4-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%8A-%D8%AA%D9%85%D9%83%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%8A%D8%B7%D8%B1%D8%A9/